AbiDic.com
  • دیکشنری

to vaccinate a child

to væksəne͡it ʌ t͡ʃa͡ild


فارسی

1 عمومی:: ابله‌بچه‌ای‌ را كوبیدن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO TYPE IN QUADRUPLI
TO UNBEND ONESELF
TO UNBEND THE BROW
TO UNDERGO A CHANGE
TO UNDERGO A SUFFERI
TO UNDERGO A TRIAL
TO UNDERTAKE JOURNEY
TO UNTIE A KNOT
TO UNVEIL A STATUE
TO US
TO USE EFFORT
TO USE ONE'S INFLUEN
TO USE UP
TO UTTER A GROAN
TO UTTER A SIGH
TO VACCINATE A CHILD
TO VEER AND HEUL
TO VEIL ONESELF
TO VENT ONE'S DISGUS
TO VENT ONESELF
TO VENTURE AN OPINIO
TO VENTURE ON AN OBJ
TO VERGE TOWARD OLD
TO VERIFTY A STAEMEN
TO VERIFY THE ACCOUN
TO VEST A PROPERTY I
TO VETO A BILL
TO VINDICATE A RELIG
TO VISIT THE SIN OF SO ON/UPON SO
TO VOTE AGAINST A ME

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط